نظریه تطور زیستی

تاریخ زندگی از آن هنگام که نخستین باردر دوره دیرینه زیوی پیدا شد تا

پیدایش انسان در دوران چهارم دوره نوزیوی ، توجه بسیاری از دانشمندان

را به خود جلب کرده است . از سال 1859 که چارلز داروین در کتاب منشا

انواع از راه گزینش طبیعی اندیشه هایش را پیرامون تکامل زیستی انتشار

داد، نظریه تطور را کلی به عنوان توضیح ممکن و محتمل تاریخ زندگی گیاهی

و جانوری پذیرفته اند . این نظریه می گوید زندگی از ساده ترین شکلهای

نخستین و از سازواره های پیچیده تر تکامل یافته تا سرانجام انسان که برترین

صورت زندگی است از حدود اواخر دوره نوزیوی پیدا شده است .این نظریه

برهان های خود را از این رشته های علمی می آورد:

1- پارینه شناسی مطالعه سنگواره هایی است که پارینه شناسان با توجه

به مرحله های تطور گردآوری و هماهنگ کرده اند.

2- رویان شناسی شاخه ای از زیست شناسی است . در این رشته رویان

از لحظه ای که تخمک بارور می شود تا هنگامی که کامل شکل می گیرد

و به رشد کامل خود می رسد مورد مطالعه قرار می گیرد . رویان شناسی مانند

پارینه شناسی تطور و تکامل را نشان می دهد .

3- بررسی های کالبد شناسی تطبیقی در جهان جانداران همانندی چشمگیری

را که در ساختمان کالبد شناختی شکلهای پیشرفته تر و پس مانده تر

زندگی جانوری هست ، نشان می دهد.

زیست شناسان با توجه به واقعیت هایی که از این بررسی ها به دست

آمده است نتیجه گرفته اند که انسان از شاخه پستانداران عالی است

انسان همانندی بدنی نزدیکی با انسانواره ها دارد . گوریل ، شمپانزه

اوران اوتان و گیبون که هنوز وجود دارند از انواع چندین گانه انسانواره ها

هستند ، چگونگی پیوند انسان با انسانواره ها نکته ای است مبهم

بنابر این عقل داوری می کند که روی این همانندی زیاد تکیه نکنیم زیرا

تفاوت های بزرگی میان انسان و خویشاوندان فرضی انسانواره اش

هست .  برای مثال در مقام مقایسه با این گونه انسانواره ها  انسان

مغزی بزرگ و صورتی بسیار کوچک دارد . استخوان بندی انسان روی

دو پا راست می ایستد اما استخوان بندی انسانواره ها استخوان بندی

موجودی چهار پاست. گذشته از سایر دگرگونی های بدنی تفاوت های

بسیار اساسی میان ویژگی های ذهنی انسان و انسانواره ها هست

انسان نیروی ذهنی و اندیشه عقلی دارد . همه موجودات بشر حتا

اقوامی که فرهنگشان ساده ترین و پایانایافته ترین فرهنگهاست، از

توانایی کاملن تکامل یافته چنین اندیشه ای برخوردارند . از دیدگاه

روان شناسی ، انسان توانایی ایجاد مفهوم های انتزاعی و نیز

کاربرد این گونه مفهوم ها را دارد . افزوده بر این انسان برای انتقال

این گونه مفاهیم زبان دارد. در باره اینکه زنجیره کامل تطور چگونه

کشیده شده است ، نکته های مبهم بسیار است .چگونه ممکن

است موجود پیچیده تر و کاملتر از موجودی پیدید آمده باشد که

پیچیدگی و کمالش کمتر است؟ خلاصه آنکه این نکته پرسشی

نیست که پاسخ گفتن به دلیل آن به یک حلقه از زنجیر تکامل

وابسته باشد بلکه پرسش از سراسر رشته زنجیر نیز هست.